دولت چهاردهم فرونشست زمین را تدبیر کند
زهرا نژادبهرام
بیش از 14 استان کشور در معرض خطر فرونشست قرار دارند و سالانه براساس برخی آمارها 40 تا 50 سانتیمتر از کشور با فرونشست روبهرو است، تدبیر ملی برای این امر جدی، ضروری و فوری است .هماکنون یکی از دغدغههای بزرگ کشور به خصوص در مناطق پرجمعیت مساله فرونشست زمین است که بعد از زلزله و سیلاب که دو خطر بالقوه در کشور محسوب میشوند، خطری بالقوه نیست! و آرامآرام سرزمین و هموطنان را با دشواریهای بزرگ روبهرو میکند. هفته گذشته در وسط شهر تهران در میدان ونک فرونشست بزرگی رخ داد که همه به سادگی از آن عبور کردند. چندی پیش فرونشستهای بزرگتری در مناطق جنوبی این شهر به وقوع پیوست، در اصفهان، در یزد و دیگر شهرها شاهد اخباری از این دست هستیم که شهرها را تحتتاثیر قرار داده است!
گزارشها موید آن است که بیتعادلی در برداشت آب از زمین و فشار به لایههای آن را که منجر به پوک شدن لایههای زیرین گردیده است. برای نمونه، نرخ فرونشست در استان تهران از ۱۸۰ میلیمتر، شهریار ۲۳۰ میلیمتر، ورامین ۲۰۰ میلیمتر، زرند کرمان ۱۲۷ میلیمتر و سیرجان به ۱۱۲ میلیمتر در سال رسیده و در همه ۶۰۹ دشت بزرگ و شناختهشده کشور فرونشست رخ داده است. در ۴۰۵ دشت این مساله بسیار جدی است و از مرز بحرانی گذر کرده و به عبارتی کشور در چنبره بحران فرونشست زمین گرفتار آمده است.
براساس این گزارش دشتهای استان اصفهان با وسعت هزار و ۸۰۰ کیلومتر مربع با نرخ فرونشست ۱۲.۵ سانتیمتر در سال فرو مینشینند که ۵۷۰ کیلومتر سازهها، شریانهای حیاتی و ارتباطی به همراه ۱۶۴ هزار تن از جمعیت اصفهان را تهدید میکند. در شهر اصفهان، در مناطقی از شهر به ویژه شمال شهر، فرونشست به چالشی بنیادی تبدیل شده است، به گونهای که در کنار فرودگاه و حتی در کنار استادیوم نوبنیاد نقش جهان، شکافهای برخاسته از فرونشست روی زمین نمایان است و خطر فرونشست برای این شهر بسیار جدی است. دشت مشهد با گسترهای برابر ۱۲۰۰ کیلومتر مربع و نرخ ۲۲ سانتیمتر فرونشست، ۲۱۷ هزار نفر را درگیر مخاطره فرونشست کرده است. منطقه نیشابور با ۵۹۱ کیلومتر مربع نرخ فرونشست، بیشینه ۲۰ سانتیمتر در دشت مشهد میتواند ۱۴۸ کیلومتر از سازهها و زیرساختهای این منطقه را درنوردد. بحرانی که در دشتهای استانهای کرمان و فارس به شکل خشنتری نمایان شده، به شکلی که میزان فرونشست زمین در میانه دشت فسا و جهرم در استان فارس تا سه سال پیش تا ۵۴ سانتیمتر یعنی ۱۴۰ برابر اندازه بحران در استانداردهای جهانی رسیده بود. برداشت بیرویه آب در کنار خشکسالی و تغییرات اقلیمی تصویری نگرانکننده از وضعیت فرونشست باتوجه به آمارهای ارائه شده در کشور برجای گذاشته که بیتوجهی مدیران شهری و ملی در برابر آن قابل تأمل است. در همین ارتباط برنامههای گسترش شهری، طرحهای فاضلاب شهری و مترو بدون توجه به ساختار زمین، گسترش پهنههای کشاورزی در مناطق فرونشست، نامناسب بودن مدیریت منابع آب، عدم اصلاح الگوی کشت، عدم اصلاح روشهای آبیاری و اجرای طرحهای آبخیزداری از عوامل تشدیدکننده این مهم است .یادآور میشود فرونشست در شهرهای بزرگ برگرفته از برخی عوامل دیگر نظیر بیتوجهی به روزآمد ساختن شبکه آبرسانی یا مسدود کردن قناتها و مکانیک خاک است که کمکاری مدیریت شهری به خصوص در شهرهای بزرگ به بهانه توسعه و رونق مانع از اقدامات لازم دیده شده در قانون و نظارت نهادهای موثر مثل نظام مهندسی است. به گفته برخی کارشناسان بدترین مخاطره فرونشست زمین تهدید امنیت غذایی است که به عنوان نمونه میتوان دشت ورامین را معرفی کرد، هماکنون این دشت از امکان کشت موثر برخوردارنیست. از نگاه آنان علاوه بر این دامنه فرونشست زمین به ۱۶ کلانشهر کشور نفوذ کرده و ۸۰۰ شهر کشور در پهنه فرونشست زمین قرار دارند. از این رو یکی از مهمترین چالشهای جدی دولت چهاردهم مساله فرونشست است که زیست مردم را به خطر انداخته، بیتوجهی به طرحهای آمایش سرزمین در کنار عدم ایجاد ظرفیتهای تابآوری در برابر تغییرات اقلیمی در کشور، شاید از اصلیترین دلایل باشد؛ در این راستا، ایجاد صنایع آببر در مناطق خشک و اصرار به انتقال آب از مناطق دیگر به بهانه اشتغال نیز قابل تأمل است، شاید این نوع اقدامات تصویری زودگذر از حل مشکلات کشور باشد که به بهانه رضایت رایدهندگان در برخی مجالس قانونگذاری، با اصرار برخی نمایندگان بدون توجه به ظرفیتهای بومی و منطقهای و آب و هوایی، هویت سرزمینی شکل گرفته است اما بیتردید چالشهای زیادی را ایجاد کرده که در آمارهای ذکر شده بیان شد!
مدیران ارشد کشور به خصوص نمایندگانی که تازهوارد به مجلس شورای اسلامی اند، باید بدانند که برای کوتاهمدت شاید بتوانند سرمایههای کشور را به بهانه تولید اشتغال و رونق و توسعه طرحهای غیرمطالعه شده و بیارتباط به آمایش سرزمین کلید بزنند، اما یقین بدانند که تداوم این طرحها و اینگونه منطقهاینگری و عدم اصلاح رویههای گذشته، نهایتا منجر به از دست رفتن بسیاری از ظرفیتهای محلی-منطقهای و درنهایت آرامش و رونق ساکنین همان مناطق خواهد شد! از این رو ضروری است با نگاهی ملی مساله همراهی و همگرایی نمایندگان مجلس با دولت جدید را در جهت کاهش هزینهها به سرزمین مادری جدی بدانیم! انتظارات منطقهای بدون توجه به منابع سرزمینی میبایستی به حداقل برسد تا بتوان ایران را به سلامت به آینده سپرد .